انتشارات دانش بنیان قرآنیوم

مرکز مقابله و پاسخ به اهانت‌ها و تحرکات‌ جریان های شیطانی علــیه ساحت مقدس ائمه اطهار ، قرآن کریم ، اعتاب مقدسه و سایر مقدسات اسلامی

دعای هفتم صحیفه سجادیه با دستخط منسوب به امام سجاد علیه السلام

اثربخشی نمادهای فرهنگی در هویت بخشی به بافتهای قدیمی

نقش مشهد و خراسان در تاریخ اسلام از زمان ورود حضرت علی بن موسی الرضا (ع) و شهادت ایشان و تشییع با شکوه در محله نوغان تا قیام حضرت ولی عصر (عج) و خروج پرچمهای سیاه خراسان بدون شک یکی از پررنگترین نقشها در احادیث و روایات است و لزوم دخیل نمودن این نقش و پررنگ کردن ان در طرحها و برنامه ریزیهای شهری  امری ضروری خواهد بود . به همین جهت مقاله پیش رو این تلاش را دارد تا با ترکیب سنت و مدرنیته الگوی جدیدی را پیش روی شهرسازان و معماران مسلمان قرار دهد تا ضمن تاکید بر اصالتهای فرهنگی روح تنوع طلبی و نو شدن را نیز در چشم و دل مخاطب مسلمان و حتی غیر مسلمان در فضای شهری که آرمانشهر مهدوی را الگوی برنامه ها و طرحهای خود قرار داده است  اغنا نماید 

 

 

عنوان مقاله

 

اثربخشی نمادهای فرهنگی در هویت بخشی به بافتهای قدیمی و تاریخی شهر ؛

نمونه پرچم های سیاه محله تاریخی نوقان

 

 

 

حمید رابعی

دانشجوی برنامه ریزی شهری؛ دانشگاه بین المللی امام رضا(ع)، مشهد، ایران

hamid@rabei.ir

 

 

 

اهداف پژوهش :

 

  • اثربخشی نمادها و المانهای فرهنگی  و اسلامی
  • هویت بخشی به بافتهای قدیمی و تاریخی شهر مشهد
  • اجرایی نمودن سرخطهای مورد اشاره در احادیث و روایات با رویکرد معماری اسلامی
  • ارائه نماد شهری مرتبط با نگاه ملی و مذهبی در قالب مسجد رضوی
  • بررسی هویت تاریخی خراسان  و نقش ایشان در ایجاد اثر بخشی نمادهای فرهنگی

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

گنبد و گلدسته از معدود عناصری است که می توان از بعد بصری پی به وجود یک بنای خاص و مذهبی برد اما متاسفانه در این بخش ضعیف عمل شده و خلاء وجود چنین المانهایی در مشهد مقدس به عنوان یکی از خواستگاههای معماری اسلامی ایرانی بیش از پیش رخ مینماید . با توجه به اجرای طرح عظیم بازسازی حریم حرم مطهر، شناسایی و درجه بندی بافت های فرسوده باقیمانده، جهت تعیین اولویت در بازسازی آنها، از ضرورت و اهمیت ویژه ای برخوردار است.

تعداد و تنوع  المانهای مورد استفاده از سوی معماران اسلامی در بناهای مذهبی در مقایسه با المانهای مورد استفاده در سایر سبکهای معماری  از تعداد انگشتان یک دست نیز فراتر نرفته و روح تنوع طلبی و تازگی انسان را اغنا ننموده است

شاید بتوان گفت گنبد و گلدسته و محراب تنها المانهای مورد استفاده معماران مسلمان در فضاهای اسلامی بوده و هیچگاه معماران و هنرمندان جسارت تغییر و تحول در همین المانها را نیز به خود راه نداده اند و در تقلید از گذشتگان خود فرم و شکل را به همانگونه حفظ نموده و تنها از مصالح و متریالهای جدید در به روز جلوه دادن سازه خود بهره برده اند . نوغان به عنوان هسته اصلی و مرکزی شکل گیری شهر مشهد نقش پررنگی در ساختار هویتی و اجتماعی شهر مشهد داشته است اما طی چند سال اخیر این بافت در پی سیاست های نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده پیرامون حرم امام رضا ع ، رو به نابودی است این امر علاوه بر زدودن خاطرات جمعی و خدشه دار کردن هویت آن حاصلی جز انقطاع نسل امروز با گذشته نخواهد داشت؟ این در حالیست که تغییرات جدید نه تنها باید احیا کننده خاطرات و بیانگر هویت و تاریخ کهن بافت باشد بلکه موجبات تعلق خاطر ساکنان آن را نیز فراهم آورند؟

هنر اسلامی ترکیبی از شهود و اندیشه است؛ کیفیت بودها را در چهره نمودها متجلی می‌کند و در یک کلام، این  عشق است که هنر را می‌آفریند. اهمیت بحث را می‌توان در جمله‌ای از تیتوس بورکهارت یافت: « اگر کسی ناگزیر شده که به پرسش «اسلام چیست؟» پاسخ گوید، کافی است به یکی از شاهکارهای هنر اسلامی، مانند مساجد جهان اسلام اشاره کند.»

بنابراین به عقیده وی هنر اسلامی امری کاملا  اندیشه‌ای است. هنرمند با تجسم بخشیدن به یک ماده خام درواقع دست به خلق یک اثر هنری می‌زند و به آن روح می‌دهد. از این رو هنرمند یک خالق است. خالق همواره می‌باید منزه باشد و لذا هنر همواره در نزد مسلمانان ارجی عظیم داشته است. در هنر اسلامی هیچ چیز نباید بین انسان و حضور غیبی خداوند فاصله اندازد. از همین روست که جهت مساجد در هر نقطه جهان، کعبه است. یعنی جهت مبنی به سمت ماورا مکانی است که در آن ساخته شده است. بدین ترتیب مفهوم زمان برای چنین بنایی که جهت آن بیرون از مکان است، متفاوت با زمان قابل شمارش است. در اینجاست که هنر اسلامی با معنویت گره می‌خورد.

نقش مشهد و خراسان در تاریخ اسلام از زمان ورود حضرت علی بن موسی الرضا (ع) و شهادت ایشان و تشییع با شکوه در محله نوغان تا قیام حضرت ولی عصر (عج) و خروج پرچمهای سیاه خراسان بدون شک یکی از پررنگترین نقشها در احادیث و روایات است و لزوم دخیل نمودن این نقش و پررنگ کردن ان در طرحها و برنامه ریزیهای شهری  امری ضروری خواهد بود . به همین جهت مقاله پیش رو این تلاش را دارد تا با ترکیب سنت و مدرنیته الگوی جدیدی را پیش روی شهرسازان و معماران مسلمان قرار دهد تا ضمن تاکید بر اصالتهای فرهنگی روح تنوع طلبی و نو شدن را نیز در چشم و دل مخاطب مسلمان و حتی غیر مسلمان در فضای شهری که آرمانشهر مهدوی را الگوی برنامه ها و طرحهای خود قرار داده است  اغنا نماید 

 

کلیدواژه‌ها: المان شهری،پرچمهای سیاه ، معماری ، مشهد، مسجد، گنبد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

مسجد از دیرباز به عنوان عنصری اساسی در جامعه بشری و به صور گوناگون مطرح بوده است. گاهی به نام نیایشگاه، گاهی پرستشگاه و در ادیان و مناطق گوناگون و در دوره های مختلف زمانی به نام های دیگر معروف بوده است. در ایران نیز مسجد از دیرباز در بطن شهری وجود داشته و معماری مساجد نیز همواره مورد توجه بوده است.

معماری مساجد نسبت به گذشته کمرنگ شده، به طوریکه در ساخت آن توسط متولیان حساسیت های لازم وجود ندارد.  با ورود اسلام به ایران، ساخت مساجد در کشور آغاز شد. بر روی معماری مساجد از یکصد سال اخیر آن طور که باید کار نشده، وقتی صحبت از معماری دوران معاصر می کنیم، مساجد جای شایسته خود را در بین سایر بناهای معماری ندارد. باشکوه ترین دوره ای که می توان از بنای فاخر معماری مساجد نام برد، مربوط به دوره صفوی است. در دوره قاجار این معماری کمرنگ شده و در دوره معاصر نیز تقریبا سبک معماری خاصی برای مساجد نداریم.

  مساجدی که امروزه ساخته می شوند، تقلیدی از دوره های گذشته است، به طور کلی مباحث مربوط به نمادهای فرهنگی در کشور کمرنگ شده و به طبع آن معماری مساجد نیز کمرنگ شده است؛ به ویژه در مراکز آموزشی و در مراجع تصمیم گیری در مورد ساخت بناهای مساجد حساسیت لازم وجود ندارد.

  در مراکز آموزشی و در مراجع تصمیم گیری در مورد ساخت بناهای مساجد و معماری آن حساسیت های لازم وجود ندارد. بنای مساجد همپای بناهای مدارس بیشترین نوع ساخت و ساز در بناهای عمومی کشور محسوب می شوند، بنابراین اگر به این نوع معماری توجه نشود، الگوی مورد نیاز برای ساخت این بناها ارائه نخواهد شد. با وجود آنکه در ساخت بناهای مساجد بیش از 16 تصمیم گیرنده در کشور وجود دارد، به علت عدم مدیریت واحد بین این سازمانها و وجود سلایق شخصی هنوز به الگوی واحد یا شاخصه های مشخص در زمینه معماری مساجد همان طور که در گذشته با فرهنگ، اقلیم، تکنولوژی زمان خود ساخته می شد، نرسیدیم. معمولا مساجد امروزی مشابه مساجد دوره قبل ساخته می شود بدون آنکه فرهنگ معاصر و اقلیم در نظر گرفته شود.

باید اذعان نمود معماران در ساخت مساجد امروزی نقش تعیین کننده ای ندارند

  معماری مساجد در شرایط فعلی تقلید گذشته بوده و کارها ضعیف تر است. امروزه محل ساخت مساجد درست انتخاب نمی شود. در ساخت بناهای مذهبی باید معنویت، تعالی و جاودانگی رعایت شود، اما در بیشتر مساجدی که امروز ساخته می شوند، این موضوع حس نمی شود، در گذشته به خصوص در دوره صفویه این معنویت در مساجد دیده می شد که می توان به مسجد شیخ لطف الله اصفهان اشاره کرد.

  در ساخت مساجد امروزی معماران نقش تعیین کننده ای ندارند و دستشان باز نیست که خلاقیت و نوآوری به کار ببرند و آن اراده ای که در ساخت مساجد حاکم است، معماران را مجبور می کند تا از گذشته تقلید کنند.

  در حال حاضر متولیان ساخت مساجد می گویند مساجد باید بر طبق گذشته ساخته شود و کسانی هم که می خواهند مسجد بسازند، تحت تاثیر شرایط موجود قرار می گیرند و براین اساس می سازند، بدون آنکه فرهنگ امروزی را در نظر بگیرند؛ به همین دلیل مسجدی نمی بینیم که متناسب با اندیشه و فرهنگ متعالی زمان باشد.

 

  در گذشته مساجد مرکز اجتماعات بوده و فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی در آن صورت می گرفته و علوم مختلفی در آن تدریس می شده و فضایی برای تفکر و مطالعه بوده است، اما امروزه مساجد تنها به مکانی تبدیل شده اند برای نماز خواندن که ساعتی بسته و ساعتی باز است.

  مسجد سازی یک رشته تخصصی است و در طراحی مساجد باید نگاه تخصصی شود تا بتوانیم مساجدی را که شایسته دینمان اسلام است بنا کنیم.  متاسفانه در حال حاضر فضاها و ارتباطی که در بخشهای مختلف یک مسجد در گذشته وجود داشت در حال حاضر رعایت نمی شود.

طبیعتا هیچ جوان و آدم متفکری را جذب نمی کند در حالیکه کشورهای اسلامی بر روی این مسائل کار کرده اند، ما باید یک نهضت جدیدی در بازنگری و اهمیت نحوه ساخت مساجد بدهیم و به طراحی مسجد به عنوان تخصصی فوق العاده اهمیت بدهیم تا بتوانیم به شان معماری ایرانی و اسلامی برسیم.

مساجد تجلی گاه ویژگیهای فرهنگی و هنری جهان اسلام به شمار می آید طراحی مکانهای مقدس مذهبی در همه ادیان از مهمترین طرحها و فضاها محسوب می شود،چون تجلی جنبه های هنری و نماد پروازی هر دینی را در این مکانها می بینیم در حقیقت مساجد مهمترین تجلی ویژگیهای فرهنگی و هنری جهان اسلام به شمار می آید.

مساجد به انواع گوناگون مساجد جامع، ناحیه ای ، محله ای و نمازخانه ای تقسیم بندی می شود، مساجد جامع به این جهت اهمیت دارند که در طول تاریخ بیشترین سرمایه گذاری مالی، معنوی و هنری برای طراحی آنها صرف شده به همین دلیل در ایران و کشورهای اسلامی بیشترین تجلیات هنری را می توان در مساجد دید، به عنوان نمونه در حوزه کاشیکاری، آجرکاری و گچبری بهترین ابداعات در مساجد مشاهده می شود.

  نکته مهمی که در طراحی مساجد وجود دارد، این است که علاوه بر ویژگیهای فرهنگی، هنری و دینی طرحهای ملی در طراحی مساجد معاصر در نظر گرفته به گونه ای که متناسب با شرایط امروز باشد، به عبارتی دیگر مساجد امروز نه تنها باید در ادامه مساجد کهن باشد بلکه لازم است ویژگیهای این دوره نیز در آنها منعکس شود. تقلید از گذشته به تنهایی نمی تواند پاسخگوی نیازهای کنونی و آینده باشد،   مساجدی که به طور عمده به تقلید از گذشته ساخته می شوند کمتر ابداعات هنری در آن به چشم می خورد، این نوع از فضاها به لحاظ خلاقیت هنری قالبا در سطح عالی ارزیابی نمی شود و نشان دهنده تکامل طراحی معاصر نیست.

نوع دیگری از مساجدی که ساخته می شوند ارتباط فرهنگ با اصول طراحی گذشته به خوبی لحاظ نمی شود و نوعی گسست فرهنگی و هنری در آنها دیده می شود به نظر می رسد این نوع مساجد نیز به حد کافی تداوم بخشنده فرهنگ معماری ایرانی و اسلامی نیست.  مساجدی هم هستند که در طراحی آنها از ویژگیهای معماری سنتی ایرانی استفاده و در عین حال تلاش می شود ابداعات هنری متناسب با دوره معاصر در آنها شکل گیرد به نظر می رسد این گروه از مساجد می توانند بالقوه امکان توسعه طراحی مساجد معاصر را فراهم کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-1- طرح مسئله

مساجد اولیه ٔ مسلمین ، عبارت از قطعه زمینی وسیع و تقریباً مربع شکل بود که اطراف آن را چهار دیوار یا خندق احاطه می کرد، و در سمت قبله سقف کوچکی داشت که بر ستونهایی از تنه ٔ نخل و غیره استوار گشته بود، و در این زمان مساجد را مئذنه نبود و این نقشه اساس تمام مساجد اسلامی گشت .

 اکنون اغلب مساجد دارای قسمتی میانه است به نام صحن که روی آن باز است و گاهی مسقف و اطراف آن چهار رواق دارد که وسیعترین آنها رواق قبله است که محراب نیز در آنجا قرار دارد، و هر مسجدی دارای یک یاچند مئذنه است . از قرن پنجم هجری نظام جدیدی در استفاده از مسجد متداول شد و آن داخل شدن مدارس در آن است و برای تناسب با محیط تدریس مذاهب ، و مسکن دادن به طالبان علم ، در نقشه ٔ مساجد تغییراتی حاصل شد، در این هنگام مسجد از یک صحن روباز تشکیل می شد که اطراف آن را چهار ایوان عمود بر هم احاطه می کرد و در طبقه ٔ دوم این ایوانها اطاقهایی بود برای سکونت طلاب علم و استادان .

  سابقاًدر ایران ، گذشته از مساجد جامع، هر کویی دارای مسجدی بوده که گذشته از محل برگزاری نمازهای پنجگانه ، محل اجتماع ساکنان کوی نیز بوده است . در دوران متأخر در هر شهر بزرگ چند مسجد جامع و صدها مسجد کوچک ، صرف نظر از مصلاهای خانگی که در املاک شخصی بزرگان و توانگران وجود داشته پدید آمد.

 مساجد جامع در آغاز فقط در شهرها وجود داشتند، ولی بعدها، یعنی از حدود قرن ششم هجری ، در برخی روستاهای بزرگ هم احداث گشتند. هر جا که مسجد جامع نداشت نماز جمعه را (در صورت وجود حداقل چهل نمازگزار) می توانستند در مسجد کوی ، و یا در صورت فقدان آن در هوای آزاد برگزار کنند. صحرانشینان که غالباً فاقد مسجد بودند، نماز جمعه را عادهً در هوای آزاد می گزاردند و البته روی بسوی قبله می کردند. در هر مسجدی اعم از جامع یا مسجد کوی و یا دهکده ، در جدار خلفی آن که همیشه بطرف مکه یا قبله است « محراب » وجود دارد.

بعضی مساجد بزرگ چندین محراب دارند. محراب طاقنما گونه ای است و معمولاً به آیات قرآن مزین است . بعد از نیمه ٔ دوم قرن دوم هجری در برابر محراب ، چراغدان گذاشتند، و بعدها شمع و قندیل پدید آمد و مسجد را با قالی مفروش کردند. سمت راست محراب ، منبر قرار دارد و آن کرسی مرتفعی است با چند پله برای استفاده ٔ امام و واعظ و به هنگام نماز جمعه خطبه از بالای آن خوانده می شود. منبر فقط در مسجدهای جامع وجود داشت و مسجدهای کوی فاقد آن بودند و امتیاز اصلی مساجد جامع در برابر مساجد کوی در همین بود.

در شهرهای آسیای میانه و برخی نقاط ایران مساجد خاصی که «عیدگاه» بوده و حیاط وسیعی داشتند بوجود آمد و مردم مسلمان شهردر عیدهای بزرگ یعنی عید فطر و عید قربان در این مساجد گرد می آمدند. به مرور زمان انواع معماری مساجد پدید آمد. در ایران بیشتر دو نوع معماری در ساختمان مساجد معمول است . نوع اول را فاتحان مسلمان با خود به ایران آوردند، و این نوع از لحاظ نقشه و ویژگیهای معماری تقلید از شیوه ٔ معماری اولین مساجد مسلمین بوده است (مثل مسجد امویان در دمشق مربوط به قرن دوم هجری و مسجد بزرگ عمروعاص در فسطاط مصر مربوط به قرن اول هجری و مسجد بزرگ کوفه در عراق مربوط به قرن اول هجری ). این نوع مساجد در آن ممالک و در ایران بطور اعم دارای حیاطی مربع یا مربع مستطیل هستند که در اطراف آن طاقنماهایی زده شده و یا دالانی وجود دارد و حوض و یا فواره ای برای وضو دارد و در عرض واقع شده ، یعنی به پهنا ممتد است نه به درازا.

 محل نماز بوسیله ٔ طاقهای گشاده که بر ستونها زده اند به حیاط مربوط می شود. قدیمی ترین نمونه های این نوع مساجد در ایران عبارتند از: مسجد خلیفه مهدی در ری نزدیک طهران (پایان قرن دوم هجری ) که فقط پایه اش بر جای مانده است . مسجد تاری خانه در دامغان(قرن سوم هجری )، مسجد جامع نائین (قرن چهارم هجری )، مسجد دماوند (قرن پنجم هجری ) و غیره .

 در نوع دوم این گونه اماکن (مسجد، مدرسه ، مرقد)سنت معماری ایرانی زمان ساسانیان ملحوظ گشته است . در این نوع مساجد بخش اصلی را شبستان تشکیل می دهد یعنی بخش مقدس مسجد با محراب اصلی و منبر که بالنسبه بنای کوچک مربع و یا هشت گوشی است و ستون ندارد و قبه ای بر آن قرارگرفته . این قبه یا گنبد مخروطی ، مدور و بعدها شلجمی شکل و یا به شکل خربوزه ٔ قاچ قاچ با سردری مستطیل شکل (پیش طاق ) است که در آن ایوان بلندی زیرطاقی مدور یا خدنگی شکل قرار دارد.

 از این ایوان دری به «حرم » گشوده می شود که به شکل ایوان است ولی از لحاظ ابعاد خیلی کوچکتر است . در طرفین حرم گاه نمازگاههایی قرار دارند که بوسیله ٔ ردیفهای ستون تقسیم شده اند و ستونها در صحنهای باریک مطوقی واقع است . ایوان بزرگ ورودی از طریق حیاطی چهارگوش یا مستطیل به شبستان منتهی می شود. این حیاط حوضی برای وضو دارد و در اطراف آن طاقنماها وجود دارد که غالباً دو طبقه است و چهار ایوان بلند به چشم می خورد هر یکی در مرکز هر ضلع حیاط (یکی از این ایوانها، چنانکه گفته شد، مدخل حرم است ). درقرنهای پنجم و ششم هجری در این نوع مساجد طاقهای خدنگی شکل بیشتر رواج یافت . مساجد جامع تبریز و گلپایگان و قزوین و اردستان و مسجد جمعه ٔ قدیمی اصفهان (قرن نهم هجری ) ومسجد کبود تبریز (قرن نهم هجری ) و مسجد گوهرشاد مشهد (قرن نهم هجری) و مسجد صفویان اردبیل (قرن دهم هجری ) و مسجد شاه اصفهان (آغاز قرن یازدهم هجری ) و غیره از این نوعند.

نقاشی مذهبی و تصویر ائمه در اسلام مجاز نیست ، تصویرانسان و بطور اعم موجودات زنده را اسلام بت پرستی میداند، بدین سبب تصویری در مساجد دیده نمی شود  . در عوض تزیین دیوارها و ایوانها و منبرها و محرابها به حد زیاد معمول است . تزییناتی از روی اشکال مطرز گیاهها و صور هندسی و کوکبی شکل با نوشته های زیبا و پرنقش و نگار عربی آیات قرآن تلفیق می گردد (به خط کوفی ، نسخ ، ثلث و غیره ). این تزیینات به یاری قطعات آجر پخته و کنده کاری بر روی سنگ و یا گچ بری صورت می گرفته . از قرن ششم هجری و بخصوص از قرن هشتم به بعد در ایران و کشورهای نزدیک آن تزیین دیوارها و ایوانها و گنبدها را بوسیله ٔ روپوش کاشی و یا موزائیک چند رنگ کاشی با نوشته های زیبا بعمل می آوردند. محرابها و منبرها نیز بوسیله ٔ تزیینات باشکوه بصورت کنده کاری بر سنگ و چوب و گچ و مرمر مزین می گشتند، یا با کاشی مرقع و یا قطعات براق تزیین می یافتند. محرابهای گچ بری شده در مساجد اصفهان و ابرقو و بسطام و غیره محفوظ مانده است .

گچ بری محراب یکی از تالارهای جنبی نماز مسجد جمعه ٔ اصفهان که در سال 710 هَ .ق . از طرف اولجایتوخان مغول هدیه شده شایان توجه خاص است . محراب زیبایی که از لحاظ هنری بسیار عالی است و مربوط به سال 623 هَ . ق . و در کاشان است ، محفوظ مانده است . از زمان قدیم در هر مسجدی مناره ها یا منارهایی برپا می شده و آنها برج گونه هایی هستند که مؤذن از فراز آن اذان می گوید و مؤمنان را به ادای فریضه ٔ دینی می خواند.

مناره نخستین بار در زمان امویان در سوریه پدید آمد. در مساجد بزرگ ، مجالس درس برای هریک از فقها و علما، و مدارس یا مجالس درس دائمی در مساجد بزرگ وجود داشته . و این مساجد و مدارس موقوفاتی داشتند که درآمد آنها بالتمام صرف نگهداری مدرسان و دستیاران ایشان و دیگر خدام و همچنین تعمیر و مرمت بناها و غیره می گشته است . (از اسلام در ایران ، از هجرت تا پایان قرن نهم هجری تألیف پطروشفسکی ترجمه ٔ کریم کشاورز صص 96 – 103)

 

1-2-پیشینه پژوهش

 

نگاهی به مفهوم و کارکرد المان های شهری , بهرنگ مجیدی

بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود(عج) ، دکتر محمدرسول آهنگران

بررسی مقایسه ای مدینه فاضله فارابی و آرمان شهر مهدوی ، سید روح الله موسوی زمانی

معماری اسلامی و یا معماری مسلمین ؟ سینا کردونی

 

 

1-3-مفاهیم، دیدگاه‌ها و مبانی نظری

 

1-3-1-  شهر مشهد و هویت تاریخی آن در سرزمین خراسان

بنا به مستندات تاریخی، زنان محله نوغان نخستین عزاداران حضرت ثامن الحجج، علی بن موسی الرضا (ع) بودند که پس از شهادت آن حضرت، در تشییع پیکر پاک ایشان حاضر شدند، بر سر و سینه زده و اشک ماتم ریختند.نام نوغان با زنان همیشه سیاه پوش در غم و اندوه حضرت امام رضا (ع) گره خورده و از روز شهادت آن حضرت تا به امروز این محله قدیمی با نام مقدس ثامن الحجج (ع) و زنان سیاه پوش آن در اذهان ثبت و در بین مشهدی ها ماندگار شده است.

نخستین مسجد را حضرت محمد(ص )در مدینه (یثرب ) در کنار خانه ٔ خود ساخت . زمین آن خوابگاه شتران بود و پیغمبر آن را از صاحبش خرید. سپس خلفا و حاکمان و پادشاهان بر وسعت آن افزودند و در تزیین آن کوشیدند.

در زمان امویان (در فاصله ٔ قرن اول و دوم هجری ) با شرکت استادان بیزانس  شیوه ٔ معماری یونانی در ساختمان مسجد به کار رفت . سپس مسلمانان شیوه ٔ مزبور را آموختند و تغییراتی در آن دادند و بمرور زمان برخی از کلیساها به مسجد مبدل شد.

بدین طریق که جهت بنا را از مشرق بسوی مکه تغییر دادند. از آنجایی که برای بسیاری از مسلمانان رفتن به مسجد بزرگ پنج باردر روز دشوار و دور بود، و در آغاز امر در هر شهر بیش از یک مسجد بزرگ وجود نداشت ، پس از گذشت زمان به موازات مسجد بزرگ هر شهر که مخصوص برگزاری نماز جمعه بود، و مسجد مزبور را هم اصطلاحاً مسجد جمعه یا مسجدجامع می نامیدند، مساجد کوچک کویها حتی در روستاها بوجود آمد که اختصاص به نمازهای پنجگانه داشت .

متاسفانه علی رغم تعریف فوق ، محله نوقان با سابقه تاریخی بالا در جهان اسلام و تشیع فاقد مسجد با هویت تاریخی است و  نمادها ی فرهنگی موجود نیز فاقد کوچکترین اثربخشی در هویت بخشی به این محله هستند

هم اکنون 1230سال از رحلت جانسوز امام هشتم شیعیان حضرت رضا(ع) می گذرد، حداقل چند سده پیش از این رخداد غم انگیز، محله نوغان محله ای پر آوازه بوده که از قریه ای به همین نام قامت شهری به خود گرفته و به کوی و برزنی پر رفت و آمد و جذاب برای اهالی دیگر نقاط مثل پاژ، توس و سناباد تبدیل شده است.

در نوغان که همیشه با کتیبه های سیاه مزین به نام حضرت امام رضا (ع) پوشیده شده است، چند روز مانده به آخر ماه صفر، مقدمات برگزاری مراسم سوگواری برای سالگرد شهادت هشتمین خورشید ولایت آغاز می شود، از این رو مساجد این محله توسط زنان تمیز و پرچم های مزین به نام مبارک آن حضرت بر در و دیوار نصب می شود.

زنان نوغان که در صلابت و اقتدار و مدیریت خانواده شهره اند، در روزهای آخر صفر سال، روز شهادت مولا، با شیون های سرشار از ارادت خود سنگ تمام گذاشتند و نامشان را در تاریخ ماندگار کردند.

 

1-3-2- جایگاه و مفهوم «المان شهری» در ادبیات شهرسازی و برنامه ریزی شهری

 

المان یا نماد شهری یا ترکیبی است پیکره وار که در ساخت آن از ویژگی های درونی احجام و اشکال هندسی – صفحات قائم یا منحنی – اجزائ سازه ای – کابلها – پوترها و فریم ها و به طور کلی هر آنچه میتواند جنبه ی تزئینی و ساختمانی داشته باشد به صورت یک کلیت یکپارچه و تلفیقی از موارد فوق استفاده میشود…. و قبل از هر چیز این ترکیب دارای یک نظام هندسی و تعادلی پایدار و زیباست به گونه ای که پس از خودنمایی در سطح شهر افراد را به گونه ای جذب خود مینماید و ذهنشان را درگیر خود میکند که تا مدتها در آن منطقه از شهر به صورت سمبلیک مشخصه ای برای شناخت شهر در منطقه ی مورد نظر میگردد. در واقع جزو شاخصه های شهری میگردد….به گونه ای که ذهن با برده شدن نام منطقه ی مذبور ناخودآگاه به دنبال شاخصه ها و ویژگی های خاص آن منطقه المان مورد نظر را در خود تصویر سازی خواهد کرد.

 

این خصوصیت به ویژه برای کسانیکه کمتر به منطقه ی مورد نظر رفت و آمد میکنند اهمیت دارد چرا که در مسیر یابی و آدرس دهی صحیح برای پیدا نمودن یک منطقه ی خاص شهری مشخصه و نماد خاص آن منطقه اهمیت دارد….. این نماد در شناخت منطقه اهمیت دارد و چه بسا برگرفته از اتفاق یا تاریخچه ای خاص در محل مورد نظر باشد و به نکته ای خاص در آن محل اشاره کند و با تاریخچه ای عجین باشد….به گونه ای یکی از اهداف المانها میتواند اطلاع رسانی و معرفی منطقه ای خاص به لحاظ تاریخی – جغرافیایی – فرهنگی و ویژگی های خاص مردم آن منطقه بوده و یا به اتفاق یا رویداد خاصی در منطقه ی مزبور اشاره کند که همه ی اینها در برقراری ارتباط بهتر مخاطبین و کسانیکه به محل رفت و آمد دارند با منطقه ی مورد نظر موثر است.

چه بسا خود همین نماد  پس از مدتی به یک اثر تاریخی و ماندگار تبدیل گردد و آوازه ی آن در شهرهای دیگر بپیچد. نمونه های بسیاری از این نوع المانها وجود دارد…. به این گونه سازه ها بنای یادبود یا اصطلاحا مانیومنت manumental structures نیز گفته میشود.

 

اما ویژگی دیگر اینگونه نماد ها ایجاد یک فضای زیبا و یک اتمسفر هنری در سطح شهر ها میباشد که قسمتهای مختلف شهر ها را از حالت یکنواختی و تکراری شدن خارج مینماید….به هر بخش از شهر یک هویت و ویژگی خاص میبخشد…..در کالبد شهر روح زندگی میدمد و مهمتر از همه اینها به محیط های شهری مقیاس زیستی و انسانی می بخشد…..در فضایی که با هنر عجین شده انسان راحت تر نفس میکشد چرا که هنر در خون هر انسان است و ناخودآگاه جذب عظمت و زیبایی میشود.

 

1-3- انواع المان:

 

1-3-1- 1المان نمایشی:

المانهای نمایشی همانگونه که از اسمشان بر میآید صرفا جنبه ی نمایشی – هنری و زیبایی دارند – مفهوم خاصی را اصولا بیان نمیکنند و هدف و رسالتی برای القاء مطلبی به بیننده و یا انتقال پیامی ب وی را ندارند….ترکیباتی هستند انتزاعی از برخورد توده ها – احجام – اجزاء سازه ای و صفحات (به نوعی بازی با خط و حجم و صفحه با توجه به ویژگی های هندسی و روابط درونی آنها) که تنها به لحاظ ویژگی های زیایی شناسانه و تعادل بصری و هنری میتوانند با گروهی خاص از انسانها ارتباط برقرار کنند… این خاص بودن مخاطب از ویژگی های منحصر به فرد یک المان نمایشی میباشد…. یعنی در هر مخاطبی احساس تعلق و تامل را بوجود نمیآورد لذا به دلیل نوع مخاطببن آن که طبعا افرادی هستند که بیشتر درگیر مسائل هنریند و تعادلها و نظامهای هندسی را میشناسند و در مورد سبکهای هنری و هنر مفهومی و انتزاعی مطالعه دارند اینگونه المانها در سطح شهر ها کمتر دیده میشوند و مکان استقرار آنها نیز طبعا گالریهای هنری – نمایشگاههای آثار هنری و به طور کلی مکانهایی میباشد که مخاطب خود را پیدا کنند.

 

1-3-2- المان بیانی:

همانطور که از نام آن پیداست هدف طراح از خلق این اثر بیان مطلب خاصی میباشد ….بعبارت دیگر قطعا مفهومی در پس آن نهفته است و طراح اثر رسالتی را در انتقال پیامی خاص دنبال میکند…. حال این میتواند ثبت واقعه ای خاص در مکان مورد نظر باشد و یا مفهومی خاص را با توجه به نام و ویژگی های منطقه به بیننده القا کند….. ویژگی بسیار مهم المانهای بینی در عام گرایی آنهاست یعنی میبیاست بتوانند با مخاطب عام و عادی که از هنر سررشته ی چندانی ندارد نیز ارتباط برقرار کند و لذا دقت نظر طراح در خوانایی و شیوایی بیان مطلب در عین انتزاعی بودن فرم ها و استفاده از آرایه های معمارانه (که پیشتر در مورد آن گفته شد) از اهمیت والایی برخوردار است…. مکان قرار گیری این نوع المانها طبعا برای برقراری ارتباط بیشتر با مخاطبین وسیع تر در جامعه در سطح شهر و بویژه در میادین شهری است… معمولا المان مورد نظر با نام میدان یا منطقه ی شهری مورد نظر ارتباط دارد…. ویژگی مشترک این نوع المانها و المانهای نمایشی تنها در به کار گیری نظامی مشترک برگرفته از هندسه – آرایه ها – اشکال و احجام هندسی و تلفیق و ترکیب آنها به شکلی زیبا و نظام مند است حال آنکه به این ترکیبات تعادلی و بصری در این مرحله عنصر مفهوم و بیان موضوع را نیز اضافه میکنیم…. اما کاملا انتزاعی – غیر مستقیم و در لفافه.

 

1-3-3-  المان عملکردی:

این نوع از المان تا حدی از تعاریف فوق فاصله میگیرد چرا که عنصر عملکرد برای ما محدودیتهایی به لحاظ قوانین فرمی ایجاد خواهد نمود و در این مرحله خلق فضا با استفاده از همان آرایه ها و عناصر بصری را خواهیم داشت….فضایی که انسان ولو برای مدتی درون آن و یا در اطراف آن استقرار می یابد و از آن عملکرد استفاده مینماید لذا میایست اصول و قوانین زیستی انسان و استانداردهای طراحی محیط زیست میبایست در آنها رعایت شود…. طراحی چنین فضاهایی نیاز به تحقیقات بیشتر و همچنین یک برنامه ی فیزیکی مدون دارد…. بعبارت دیگر برای طراحی اینگونه فضاها طراح ملزم به دانستن یک سری از نیازهای خاص انسان در ارتباط با ثابتها و استانداردهای بدنی و نیازهای انسانی برای استفاده ی بهینه از موضوع مورد طراحی میباشد… ویژگی دیگر اینگونه المانها در تعداد بیشتر آنها در سطح شهر ها میباشد….. چرا که عنصر عملکرد ایجاب میکند در هر مکانیکه نیاز به موضوع مورد نظر باشد نمونه ای از آن وجود داشته باشد به طور مثال ایستگاههای اتوبوس – مترو – کیوسکهای تلفن – دکه های روزنامه فروشی – سردرها و مکانهای خدمات و اطلاع رسانی در سطح شهر ها و همچنین انواع چراغها و تاسیسات خاص شهری در صورتیکه موارد فوق دارای طراحی قوی – منحصر به فرد – شاخص و با استفاده از اجزاء و نظامهای هندسی و بصری که پیشتر ذکر آن رفت توسط متخصصین و هنرمندان ساخته شوند و ویژگیهای بصری و هنری باز هم اولین عامل در بازشناسی یک اثر ماندگار است….. در صورتیکه یک سازه ی عملکردی دارای زیبایی و نظام هنری باشد میتواند برای هر شهر به سبک خود طراحی شده و با سایر شهرها متفاوت باشد (مثلا بگوئیم در فلان شهر ایستگاهای اتوبوس یا دکه های روزنامه فروشی به این شکل ساخته شده اند و این خود یکی از ویژگی ها و شاخصه های آن شهر میشود ) از این نظر و به دلیل گستردگی تعداد المانهای عملکردی در سطح شهرها وسطح وسیعتری از مخاطبین که پوشش میدهند میتوانند نشان از اهمیت و موقعیت خاص این نوع از المانها داشته و مسئولیت دقت نظر بیشتری را از متولیان زیبا سازی و برنامه ریزی شهرها میطلبد….. مکان قرار گیری این نوع المانها در سطح شهرها و هر جا که انتظار کار بری مورد نظر میرود میباشد و متناوبا به چشم میخورند.

 

نکته:

هر گونه برج یا آسمان خراش منحصر به فرد چه به لحاظ معماری و چه به لحاظ ارتفاع و یا اهمیت منطقه ای میتواند نقش یک المان عملکردی را ایفا کند به شرطی که در منطقه ی مورد نظر تک و شاخص باشد اما ویژگی مشترک تمام المانها علاوه بر استفاده از آرایه های هندسی و معمارانه در قابل بازی با صفحات – فرمها و احجام مقیاس انسانیی میباشد که میبایست داشته باشند بعبارت دیگر المانها با توجه به فاصله ای که به طور معمول و استاندارد انسانها از کنار آن عبور میکنند یا از آن فاصله به آنها نگاه میکنند – عمق میدانی که درآن قرار دارند ـ وسعت فضایی که پوشش میدهند همچنین عملکرد و اهمیتی که از آنها انتظاار میرود دارای ابعاد – ارتفاع و استانداردهای منحصر به فرد میباشند که میبایست علاوه بر اینکه در منطقه مورد نظر کاملا جلوه نمایند افراد از نگاه کردن به آنها احساس آرامش و حظ بصر داشته باشند…..  در واقع المانها میبایست به محیط مقیاس انسانی بدهند.

 

*** المانها میتوانند به صورت تلفیقی از دو یا حتی هر سه نوع شکل موجود باشند یعنی المانی جنبه ی نمایش – بیانی داشته باشد یا بیانی – عملکردی یا نمایشی – عملکردی و حتی مواردی نیز وجود دارد که هر سه نوع این مفاهیم در آنها به چشم میخورد !

به طور مثال میدان آزادی (شهیاد سابق) در تهران نمونه ای از المانهای عملکردی- بیانی است که هم دارای عملکرد میباشد (موزه و فضایی زیستی برای کاربری انسان در بالای آن تعبیه شده) و هم به لحاظ بیان مفهوم آزادی طراح سعی کرده با همان فرمها و ویژگیهای هندسی و معمارانه منظور خود را در قالب انتزاع بیان کند.

یا المان تئاتر شهر تبریز المانی نمایش- عملکردی میباشد که علاوه بر کاربری فوق از نوعی نظام تعادلی بصری با استفاده از سازه های کابلی و آرایه های معمارانه در آن استفاده شده و بدون اینکه طراح نیازی به انتقال پیامی خاص در آن ببیند صرفا جنبه ی زیبایی شناسانه و هنری دارد.

 

1-4-بررسی نحوه ارائه پرچمهای سیاه خراسان به عنوان یک نماد اثر بخش شهری

 

در فرهنگ آخرالزمانی و بخصوص مهدویّت از وجود «پرچم‏های سیاه از خراسان» به عنوان نشانه ظهور یاد شده و درباره آن روایاتی چند از معصومین‏علیهم السلام نقل شده است.

 مضمون این روایات آن است که پیش از ظهور امام مهدی‏علیه السلام در منطقه خراسان (خراسان قدیم، شامل: قسمت‏های زیادی از ایران، افغانستان، ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان) انقلابی برپا می‏شود و مردم در حالی که پرچم‏های سیاه را به اهتزاز در آورده‏اند، به حرکت در می‏آیند.


پدیدار شدن این نشانه ظاهراً در آستانه ظهور و یا اندکی پیش از آن خواهد بود؛ به گونه‏ای که حضرت مهدی‏علیه السلام آنان را به سوی خویش فرا می‏خواند.


امام باقرعلیه السلام می‏فرماید: «تَنْزِلُ الرّایاتُ السُّودُ حَتّی تَخْرُجَ مِنْ خُراسان اِلَی الکُوفَةِ فَاِذا ظَهَرَ المَهْدِیُ‏علیه السلام بَعَثَ اِلَیهِ بِالبَیْعَةِ» ؛ «پرچم‏های سیاهی از خراسان بیرون می‏آید و به جانب کوفه به حرکت در می‏آیند. پس چون مهدی‏علیه السلام ظاهر شود، اینان کسی را جهت بیعت نزد آن حضرت می‏فرستند».


به غیر از این روایت، احادیث دیگری نیز وجود دارد که نشان می‏دهد خروج پرچم‏های سیاه از خراسان، قیامی است که در آینده و در آستانه ظهور برپا می‏شود. در حقیقت، برخی از یاران حضرت مهدی‏علیه السلام همراه آن پرچم‏های سیاه خواهند بود.


رسول خداصلی الله علیه وآله فرموده است: «اِذَا رَأیْتُمُ الرّایاتِ السُّودَ قَد اَقْبَلَتْ مِنْ خُراسانَ فَأتُوها وَلَو حَبْواً عَلَی الثَّلْجِ فَاِنّ فیها خَلیفَةَ المَهْدِیّ»؛


البته هم اکنون نیز بسیاری از جنبشها و جریانها با توجه به رویکرد فکری و سیاسی خود از پرچمهای سیاه به عنوان علامت و پرچم خود استفاده میکنند که میتوان جریانات تکفیری القائده ، جبهه النصره و داعش را نام برد..

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

ویدئوی احیاء دستخط و بازآفرینی قرآنهای منسوب به ائمه اطهار (ع) : برای نمایش روی تصویر کلیک کنید

مطالب پیشنهادی