سوم ژانویه 2009 برابر با 14 دی 1387 ، بیست و یکمین سالگرد ملاقات هیات اعزامی حضرت امام خمینی برای ملاقات و ابلاغ مهمترین پیام قرن به رهبر اتحاد جماهیر شوروی میخائیل گورباچف است ، پیامی که در آن به صراحت عنوان شده بود "کمونیست را باید در موزه های تاریخی جهان بنگریم " و کمتر از دو سال بعد این حقیقت به وقوع پیوست . امام خمینی در شرایطی این پیام را به رهبر شوروی ابلاغ کرد که هیچ کس این اتفاق را پیش بینی نمیکرد و تمام اندیشکده ها و سیاستمداران جهان آنرا امری محال عنوان میکردند
اقدام ساتوشی ناکاموتو در انتخاب این تاریخ برای ابلاغ مهمترین پیام خود از این جهت حائز اهمیت است که بُعد دیگر دنیای سیاست یعنی کاپیتالیست یا سرمایه داری متکی به نظام بانکی و پول فیات است و ساتوشی ناکاموتو با خلق بیت کوین و ارائه بلاکچین آمده بود تا بگوید "کاپیتالیست را باید در موزه های تاریخی جهان بنگریم" آیا lمیتوان ادعا کرد ساتوشی ناکاموتو جای این تیتر را در نشریه تایمز مورخ سوم ژانویه 2009 خالی دیده بود ؟ و با انتخاب یک تیتر از این نشریه بین المللی و درج آن در بلاک جنسیس بلاکچین بیت کوین در صدد اعلام پایان کاپیتالیست بوده است ؟
کاپیتالیسم یا همان سرمایه داری، نظام اقتصادی است که با انقلاب صنعتی در اروپا و آمریکا پدید آمد و مراد از آن سیستمی است که در آن مالکیّت خصوصی سرمایه تعیین کننده چهره اقتصادی و سیاسی آن و هم چنین پدیدآورنده نوعی نظم اجتماعی خاص است که در آن طبقه حاکم، همان سرمایه دار یا بورژوا[1] می باشد و بیشترین سود را از نیروی تولیدی جامعه می برد در این نظام کاپیتالیستی یا سرمایه داری مالکانِ سرمایه های بزرگی وجود دارند که واحدهای بزرگ تولیدی و سرمایه ای (مانند بانک ها) به آنان تعلق دارد.
کاپیتالیسم یا سرمایه داری، به عنوان ایدئولوژی، پشتیبان نابرابری های درآمد و ثروت است و آن هوادار لیبرالیسم اقتصادی است و بازار آزاد اقتصادی را شرط لازم پیشرفت اقتصادی می داند دوره های آن با رشد سرمایه داری بازرگانی آغاز می شود و با انقلاب صنعتی مرحله ای از آن با سرمایه داری صنعتی دنبال می شود و در این دوره مالکان کارخانه های بزرگ و دیگر بنگاههای اقتصادی بر جریان تولید مسلطند و مرحله بعد با سرمایه داری مالی نظام کاپیتالیستی استمرار می یابد
دراین دوره تسلط اقتصادی رفته ـ رفته به دست بانک داران و پول داران بزرگ می افتد و آنان با پول خود بر موسسه های صنعتی مسلط می شوند و در این دوره سرمایه گذاران با قدرت مالی خود از واحدهای صنعتی و تولیدی و از دیگر واحدهای اقتصادی، سود می برند[2] در این دوره ها وجه دیگری که نظام کاپیتالیستی پیدا کرد وجه امپریالیستی است که با تسلط بر منابع اقتصادی و مالی دیگر کشورها انحصار اقتصادی را با بنگاههای اقتصادی چند ملیتی به وجود آوردند یعنی سرمایه داران برای کسب سود به سرمایه گذاری در خارج از کشور خود دست یازیدند و با این حرکت، بازارها و مواد خام و بالاتر از همه فرصت هایی برای سرمایه گذاری سرمایه های اضافی را به دست آوردند و این شرکت های چند ملیتی با تسلط بر منابع و بازار دیگر کشورها در واقع یک سلطه اقتصادی پیدا کردند که آن تسلط سیاسی را هم به دنبال داشت و این بود که نظام کاپیتالیستی یک امپریالیسم نو یا امپریالیسم اقتصادی را بر دنیا حاکم کرد و این به معنای وضعیتی است که کاپیتالیسم با گسترش قدرت مالی ـ سرمایه ای خود حیات سیاسی ـ اقتصادی دیگر کشورها را در سایه قدرت مالی و سرمایه ای خود قرار داده است.[3]
یعنی کاپیتالیسم و نظام سرمایه داری علاوه بر تسلطی که بر منابع و بازار دیگر کشورها داشت و سیطره جهانی را در این باره از آن خود کرده بود امروزه با تسلط بر بازار سرمایه و دستاوردهای دانش بشری هرمونی و غلبه خود را بر جهان بیش از پیش افزوده است و حتی این ذهنیت را ایجاد نموده است که کشورهای در حال توسعه هم ناگزیرند در این گردونه حرکت کنند
با این وجود باید گفت نظام کاپیتالیستی آسیب پذیر است و برای خروج و استقلال از این ترتیبات نظام کاپیتالیستی رهبران انقلابی و آزادیخواهان جهان به خصوص مسلمانان باید هوشمندانه تمهیداتی بیاندیشند تا بتوانند با ارائه الگوهای توسعه همراه با خودباوری و خود اتکایی، خود را از این گردونه درهم تنیده خارج کنند درست است که نظام کاپیتالیستی و سرمایه داری امروزه هژمونی خود را با وابستگی دیگر کشورها آنقدر پیچیده و درهم تنیده کرده است که بعضی کشورها حیات خود را در این ترتیبات می بینند لکن این مرعوبیت از ناحیه اغراق هایی است که رسانه های وابسته به نظام کاپیتالیستی به مردم جهان القاء می کنند و مردم انقلابی و آزادیخواهان جهان باید این باور را داشته باشند که بدون نظام کاپیتالیستی، جهان برقرار است و به حیات خود ادامه می دهد
لذا می توان از این گردونه و چنبره نظام کاپیتالیستی بیرون بود و به حیات خود ادامه داد و پیشرفت و توسعه را می توان بدون ترتیبات نظام کاپیتالیستی دنبال کرد مسلمانان آنقدر استعداد و توان دارند که با همگرایی می توانند رشد و توسعه را بدون این وضعیت حاکم تعریف کنند پیشرفت های علمی کشور و مقاومت در تحریم هایی که سرمداران نظام سرمایه داری بر کشور ما تحمیل کردند نشان می دهد که ما می توانیم چنین امکان هایی را محقق سازیم
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد، ایان مک لین، ترجمه دکتر حمید احمدی، نشر میزان، ص98 ـ 101.
2ـ استعمار فرانو (نظام سلطه در قرن بیست و یکم)، آقای جواد منصوری، انتشارات امیر کبیر.
پی نوشت ها:
[1]. بورژوا همان طبقه سرمایه دار است.
[2]. ر.ک دانش سیاسی، داریوش آشوری، انتشارات مروارید، ص199.
[3]. ر.ک دانش سیاسی، همان، ص37.