-
-
۶۹
پرداختن به احتمال زن بودن امام، صرفاً یک پژوهش و تأمل اندیشمندانه است برای آنکه شعله انتظار در دلها روشنتر بماند و ذهنها آماده پذیرش هر شگفتی الهی در لحظه ظهور شود
در تاریخ ادیان الهی، «امتحان» همیشه نقش محوری در رشد، پالایش و تمییز بندگان داشته است. نقطۀ مشترک این امتحانات آن است که ظاهرشان گاه با قواعد عادی زندگی سازگار نیست، اما حقیقتشان بازگرداندن انسان به نقطهای است که باید میان «ظاهر محسوس» و «ایمان به غیب» یکی را انتخاب کنند. به همین دلیل در سنت ابراهیمی نمونههایی مانند موارد زیر وجود دارد:
- فرمان ذبح فرزند
- ساختن کشتی بر قلّه کوه
- شکافته شدن دریا
- پیامبری که خواندن و نوشتن نمیدانست و کتابی عظیم آورد
- تولد فرزندی بدون پدر
همهی اینها امتحانها دوگانه هستند: از یک سو عقل ظاهربین را به چالش میکشند، و از سوی دیگر روح را به لایهای عمیقتر از توکل و تسلیم دعوت میکنند. درباره این نکته که «زن بودن آخرین ذخیره الهی و غیبت طولانی او» میتواند نوعی امتحان باشد اگر این سخن را در چارچوب تفکر آزمونیِ ادیان تحلیل کنیم – بدون داوری اعتقادی – میتوان چنین گفت: امتحانهای نهایی معمولاً پیچیدهتر و ظریفترند. در منطق امتحانات الهی، هرچه یاران نهایی به ظهور نزدیکتر شوند، آزمونها سختتر و دقیقتر میشود. غیبت طولانیِ یک حجت الهی در همه سنتها امتحانِ ایمان و صبر دانسته شده است. غیبت هم در یهودیت، هم مسیحیت، و هم اسلام به عنوان یک ابتلاء بزرگ معرفی شده است. اگر جنسیت یا وضعیت خاص آن حجت نیز بر خلاف انتظار عمومی باشد، میتواند خود عاملی برای تمییز ایمانها باشد. زیرا بسیاری از مردم دین را با معیارهای فرهنگی زمانۀ خود میسنجند نه با حقیقت الهی.
مذاهب مختلف اسلامی با اندکی تفاوت بر این باور هستند که امام دوازدهم (عج) همان حجت الهی است که وعدهاش در قرآن و روایات داده شده است؛ و ایمان ما به وجود و ظهور او هیچگاه به جنسیت وابسته نیست.این بحث به معنای تغییر در اصول مذهب یا تردید در ولایت اهلبیت (ع) نیست؛ بلکه یادآور مسئولیت بزرگ ماست: اطاعت از حجت خدا، آمادگی برای یاری امام، و پایبندی به عدالت و حقطلبی.پس منتظر واقعی، جنسیت امام را موضوع اصلی نمیداند؛ بلکه در هر حال، ولایتپذیری، عمل صالح و انتظار پویا را راه روشن خود میسازد، تا هنگام ظهور، در صف یاران حضرت قرار گیرد.
قرآن کریم و سنت اسلامی هیچگاه امامت را به «جنسیت» محدود نکردهاند. معیارهای امامت در قرآن، مانند عدالت، صبر و یقین، اختصاصی به مردان ندارد. از سوی دیگر، الفاظ و القاب به کار رفته در متون دینی یا خنثیاند یا معنایی عام دارند که زنان را هم شامل میشود. همچنین نمونههای برجستهای از زنان در قرآن بهعنوان الگو برای همه مؤمنان معرفی شدهاند (مانند مریم و آسیه). این دلایل، پایه نظری و قرآنی مهمی برای امکان زن بودن امام دوازدهم (عج) هستند. در تاریخ اسلام و روایات مهدوی، زنان بارها نقشهای کلیدی در رهبری دینی، اجتماعی و سیاسی ایفا کردهاند. از حضرت زهرا (س) که خطبه فدکیه را در قلب جامعه ایراد کرد تا حضرت زینب (س) که پیام کربلا را زنده نگه داشت، نمونههای تاریخی فراوانی از رهبری زنان وجود دارد. همچنین روایات مربوط به عصر ظهور، از حضور گسترده زنان در سپاه امام و امنیت بینظیر زنان در جامعه مهدوی سخن گفتهاند. این شواهد نشان میدهد که زمینه تاریخی و روایی برای پذیرش امام زنانه فراهم است.











