در مقام پیشرانهای مؤثر، در سایر حیطههای فعالیت در راستای احیای حرم مطهر بقیع نیز چنین جریانهایی باید نقش کلیدی داشته باشد. آنچه تاکنون مانع فعالیت چنین جریانهایی بوده، ثمره نبود اتفاقنظر و وجود گسستگیهای بسیار در جهان اسام و جامعه تشیع، به عنوان ذینفعان اصلی این مسئله است. همچنین برجسته نشدن این مسئله در منظومه مسائل اجتماعی و فرهنگی جهان اسام و فاصله زمانی نسبتاً طولانی از وقوع این حادثه، از زمینههایی است که به کمرنگشدن این مسئله در ذهن ذینفعان آن دامن زده است. این در حالی است که خارج از مرزهای جهان اسلام، با مسائلی از این سنخ مواجهیم که به مدد پشتیبانی صحیح جریانهای اجتماعی توانستهاند جایگاه تثبیت شده و روند رو به جلو داشته باشند. مقولهای مانند هولوکاست، که از قضا فاصله زمانی چندانی با تخریب حرم مطهر بقیع ندارد، با همه تفاوتهای ماهویاش، یکی از مثالهای بسیار مهم این حوزه به شمار میرود.
بدیهی است که جایگاه فعلی این مسئله در جامعه جهانی، ثمره فعالیتی چندبُعدی و جامعنگر در حیطههای متنوع بوده است. پشتیبانیهای مالی و اقتصادی، حمایتها و لابیگری سیاسی، پوشش و فعالیت رسانهای گسترده و فعالیتهایی از این دست توانستهاند جایگاهی با ثبات و انکارناشدنی از این مسئله در سطح جهانی ایجاد کنند. در این میان با تمرکز بر فعالیتهای گسترده در سطح جوامع و جریانسازیهای اجتماعی توانستهاند جایگاهی ویژه به این مسئله ببخشند. به عنوان مثال در حال حاضر، بیش از ۲۵۰ یادمان و موزه هولوکاست در سرتاسر دنیا وجود دارد. نکتهای که در این حیطه باید ذکر کرد، لزوم توجه به نقاط تشابه و تفاوت هر یک از این مسائل است.
«رویکرد حل مسئه» یکی دیگر از بخشهای این گزارش است که در آن به مقولات مختلفی پرداخته شده که میتوان به فعالیتهای رسانهای اشاره کرد. در این بخش آمده است: رسانه، شاید به تنهایی در فضای فعالی تهای اجتماعی، فقط یک ابزار یا بستر انتقال پیام محسوب شود؛ اما با توجه به نقش کلیدی و مؤثر رسانه در جهان امروز، توجه ویژه به آن در خصوص حل مسئله حرم بقیع، اهمیت جداگانه و خاص دارد. آنچه در حیطه فراموش شدگی در قالب تصویر ذهنی بررسی شد، تا حد بسیار زیادی به حوزه رسانه وابسته است. رسانههای مختلف در شکلدهی به تصویر ذهنی موجود از بقیع نقش بسزایی داشتهاند و آنچه امروزه به عنوان تصویر ذهنی موجود از بقیع نزد گروههای مختلف مخاطب دیده میشود، به بازنماییهای رسانهای صورت گرفته از این موضوع بسیار وابسته است.
در رفع فراموش شدگی بقیع نزد گروههای مختلف مخاطب، بهرهبرداری از ظرفیت ابزار مهمی به نام رسانه، اساسیترین اقدام در این زمینه است. توجه به گروههای مختلف مخاطبان که پیش از این به آنها اشاره شد، در طراحی پیامهای رسانهای در راستای احیای معنوی حرم مطهر بقیع لازم و ضروری است. این امر بدین معناست که نحوه بازنمایی مسئله حرم بقیع برای هریک از گروههای ذکر شده، باید با اقتضائات آن گروه متناسب باشد و در عین حال، یکپارچگی و همراستایی در تولید پیام نیز حفظ شود.
همچنین در بخش جمعبندی این گزارش میخوانیم: حل مسئله حرم بقیع در حوزه اجتماعی، نیازمند اتخاذ رویکردی است که در آن، به جوانب مختلف مسئله توجه شود. در عین حال، در این عرصه با چند مفهوم کلیدی مواجهیم که بنابر مطالعات، حل مسئله حرم بقیع، باید مبتنی بر این مفاهیم طرح شود. مفاهیم حافظه تاریخی، هویت جمعی، تصویر ذهنی و سرمایه فرهنگی، عمده محورهای موضوعی را در حل مسئله حرم بقیع شامل میشوند. پس از بررسی ساحتهای موضوع بحث در مسئله حرم بقیع، باید به اقدامات اجرایی متناسب با هریک از این ساحتها توجه شود. رعایت الزامات موجود در هریک از این ساحتها، در عرصه عمل، بسیار حیاتی و ضروری است.
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که با توجه به پیچیدگی ابعاد مسئله حرم بقیع در عرصه اجتماعی، راهکارها و اقدامهای عملی مطلوب در این عرصه نیز به یک گونه از اقدام منحصر نبوده و طیف متنوعی را دربرمیگیرد. برخی اقدامات دارای برد و دامنه وسیع و برخی دارای دامنه محدود هستند. همچنین با توجه به تاریخی بودن مسئله حرم بقیع و گذر نزدیک به یک قرن از نقطه شروع این مسئله، نمیتوان از لحاظ زمانی انتظار داشت مسئله در بازه کوتاهمدت حل شود و این امر نیازمند اقداماتی است که در افق میانمدت و بلندمدت به ثمر مینشیند.
گزارش راهبردی نیز مشتمل بر مقدمه، چیستی مقدمه، چیستی هدف، راهبرد احیای حرم مطهر بقیع، نبایدهای این راه و کارهای اجرایی که میتوان انجام داد است. در بخش «چه کارهایی نباید کرد» به تنشزایی اشاره و آمده است: حرم مطهر بقیع در خاک کشور عربستان است که اکثر جمعیت آن از اهل سنت هستند. وهابیان نیز نفوذ زیادی در سطوح مختلف قدرت در آن کشور دارند. برای دستیابی به احیای کالبد حرم مطهر بقیع باید به فرهنگ، قوانین، عقاید، روابط قدرت و دیگر مسائل آن کشور نیز به طور جدی توجه کرد. احیای حرم مطهر بقیع در صورتی محقق خواهد شد که دولت و ملت عربستان آن را به رسمیت بشناسند. هرقدر روابط کشورها و شخصیتهای شیعه با مقامات سیاسی و رجال مذهبی عربستان نزدیکتر شود، تحقق این هدف مقدس نیز نزدیکتر خواهد شد.
در این میان، برای احیای حرم مطهر بقیع، بهبود روابط ایران و عربستان و ارتباطگیری رهبران شیعه ایران و عراق با رجال عربستان اهمیت بسزایی دارد. باید گفت که پذیرش و رضایت مردمان آن سرزمین از احیای حرم مطهر بقیع، در حفظ امنیت بلندمدت آن بنای مقدس بسیار مهم خواهد بود.
همچنین در بخش «پرهیز از فرقهگرایی» آمده است: باتوجه به جغرافیایی که حرم مطهر بقیع در آن قرار دارد، نمیتوان آنجا را به صورت مکانی صرفاً شیعی مطرح و متمایز کرد و در پی احیای آن نیز بود. با توجه به یکسری عوامل، میتوان حرم مطهر بقیع را مسئلهای اسلامی و نه صرفاً شیعی مطرح کرد. از جمله، همجواری حرم مطهر بقیع با مسجدالنبی(صلی الله علیه و آله و سلم) و قرار گرفتن آن در شهر مدینه، زیارتگاه همه مسلمانان است. مشاهیر مدفون در بقیع، از فرق مختلف اسلامی نیز نکته دوم است و در نهایت باید به فراوانی جمعیت اهل سنت در عربستان اشاره کرد. این نکات روشن میسازد که تنها از طریق اجماع با دیگر ذینفعان و فعالان مؤثر غیرشیعی میتوان به احیای کالبدی آن مکان مقدس دست یافت. طرحی که به مسائل دیگر ذینفعان توجه کند و با عنوان مؤکد طرحی «اسلامی» مطرح شود، به احتمال زیاد به نتیجه نزدیکتر خواهد بود تا طرحی که صرفاً براساس مبانی و اهداف شیعی نگاشته و مطرح شده باشد.
برای دریافت گزارش راهبردی احیای حرم مطهر بقیع اینجا و برای دریافت گزارش تفصیلی احیای حرم مطهر بقیع اینجا را کلیک کنید.